CampLove.tk
غصه از انجا شروع شد كه خيلي عصباني بود... گفت اگه دوسم داري ثابت كن گفتم چه جوري. تيغ رو برداشت و گفت رگتو بزن گفتم مرگو زندگي دست خداست گفت پس دوستم نداري تيغ رو برداشتم و رگمو زدم وقتي داشتم تو آغوش گرمش جون ميدادم آروم زير لب گفت اگه دوسم داشتي تنهام نميذاشتي!!!
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: 유 ♥ 웃 ، تنهایی ، ،
برچسبها: عشق , عاشفانه , زیبا , تنهایی , دلتنگی , مطالب زیبا و عاشقانه , عکس , مطالب عاشقانه , عشقولانه , عشقولانه ها , مطالب عاشقانه , مطالب زیبا , دلنوشته ها , قلب , کمپ عشق , , مطالب تنهایی , جملات غمگین , جملات احساسی , ابر جملات , عشق , تک نوشته ها , ,
| ღکلیه حقوق این وبلاگ مطلق به کمپ عشق میباشد *ولی*کپی کنید :دی ღ |
| ღکد نویسی و ویرایش توسط *میثم*کمپ عشقღ |
유 ♥ 웃
خنده ات را دیدم و سوختم
خنده هایم را خواهی دید
دیدارِ ما به وقت سوختنت
♥منوی سايت♥